روز سوم به جایی رسیده بودم که دیگر نیروهای عراقی نبودند
سرتیپ صبوری زاده:قانون رنجر و نیروی مخصوص این است که فرد مجروح نباید آب بخورد تا خونش رقیق نشود و خونریزی نکند،از این رو من هم آب نمی خوردم خبرهای مرتبط
ببینید | روایت فرار شبانگاهی سرتیپ صبوریزاده از اسارت / عراقیها مرا دنبال نکردند چون … ببینید | سرتیپ صبوری زاده: افسر بازجوی عراقی با انبردست دندانهایم را شکاند ببینید | سرتیپ صبوریزاده:دستور دادم فنر ارتجاع تفنگها را دور بیاندازند ببینید| روایت فرمانده تکاور ارتش از نحوه شکستن محاصره آبادان سرتیپ خلبان امینی: نیروی هوایی در آغاز جنگ تحمیلی فقط دو نوع جنگنده آمریکایی داشت در عملیات ۱۶ فروردین ۱۳۷۱ اسیر عراقیها شدم /جایزه صدام، جان مرا نجات داد /واسطههای آمریکایی برای فروش فانتوم آمده بودند فرار مهیج فرمانده ایرانی از اسارت عراقیها / پنجبار مجروح شدم و سهبار شورایعالی پزشکی مرا بازنشسته جانبازی کرده اول مهر ۵۹ با شهید «دوران» بصره را بمباران کردیم/ او لحظه آخر تصمیم گرفت بیرون نپرد؟ عجیبترین روایت اسارت / اول اسیر کوملهها شدم، بعد دمکراتها / کندن تونل فرار ۴ ماه طول کشید / هواپیمای عراقی، زندان «دولهتو» را با خاک یکسان کرد 212