آن روز کنار دریا پرده کشیدند تا خانمها آبتنی کنند. البته هیچکس حتی خواجهها حق نداشتند کنار پرده بیایند. همهی ما به آب افتادیم. چند نفر شنا بلد بودند. آنها که جوانتر بودند بازی میکردند. همدیگر را به آب انداختیم و صدای خندهی ما گوش فلک را کر میکرد.